بازی رسانه ای رضا پهلوی و دولت راست افراطی اسرائیل با نام آذربایجان جنوبی
آرتمیس زرین کوب
پس از آن که رضا پهلوی فرزند محمدرضا پهلوی دیکتاتور سابق ایران به اسرائیل سفر کرده است که با عدم استقبال جامعه ایرانی اسرائیل و نیروهای دموکراتیک اسرائیل روبرو شد و تنها دولت فاشیست و راست افراطی اسرائیل از او استقبال کرد، حامیان این سلبریتی سیاسی تصمیم گرفتند که برای دیده شدن یک سیاست جدید دیگر را پیاده کنند.
۲۳ تن از اعضای راست افراطی احزاب اسرائیل که متحد حزب حاکم اسرائیل هستند که رضا پهلوی آنها را دوستانش در اورشلیم میداند نامه نوشتند و بر لزوم حمایت از اقلیت آذری از ایران تاکید کردند و گفتند تشکیل کشور مستقل آذربایجان جنوبی به نفع اسرائیل است.
ابتدا بگذارید یک مورد را در همین جا ذکر کنم که حق تعیین سرنوشت تا مرز استقلال از یک جغرافیا یک حق سیاسی است که باید در هر کشوری توسط مردمان مناطق مختلف گرفته شود و به هیچ وجه هیچ دولت خارجی در آن دخالت نداشته باشد، همچنین همزمان با ضمن این که استقلالطلبان باید حق آزادی بیان داشته باشند باید با گفتمان سیاسی گفت که لازمه پیشرفت مردمان اتحاد مردمان متفاوت در یکپارچگی جغرافیاهای سیاسی است و ممکن است.
اما به بحث اصلی بازگردیم، پس از آن نامه سلطنتطلبان گفتند این نامه را حامد اسماعیلیون و مسیح علینژاد با همکاری احزاب چپ اسرائیل تدارک دیدهاند تا رضا پهلوی را تخریب کنند، اما با نگاهی به فهرست احزاب سیاسی ما با واقعیت دیگری روبرو شدیم، امضا کنندگان از احزاب لیکود، شاس، صهیونیسم مذهبی، قدرت یهودی، یهودیت توراتی بودند که همگی هم احزاب راست اسرائیل هستند که در ائتلاف با بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل میباشند، که نه تنها با تشکیل کشور مستقل فلسطینی مخالف هستند بلکه ضدیت با عربها وجود داد و حتی اسموتریچ وزیر دارایی اسرائیل چندی پیش گفت که کشور فلسطین اساسا جعلی است که با اعتراض جامعه جهانی و جامعه مدنی و احزاب دموکراتیک اسرائیل روبرو شد.
سپس رضا پهلوی هم یک توئیت زد و به این نامه اعتراض کرد و گفت مغایر با آن چیزی است که مقامات اسرائیل گفتند و موضوع را به دوستانش در اورشلیم رسانده است، البته که منظور از دوستان همان دولت راست افراطی اسرائیل میباشد و نه جریانات دموکراسیخواه اسرائیل!
سپس گیلا گاملیل، وزیر اطلاعات اسرائیل در صفحه توئیت خود به زبان فارسی نوشت: «پس از آنکه از طرح بهاصطلاح حمایت از تجزیه بخشهایی از ایران اطلاع یافتم، اکثر نمایندگان پارلمان اسرائیل را برای عقبنشینی از این نامه و متن آن قانع کردم.»
پس از آن سلطنتطلبان در شبکههای اجتماعی با خوشحالی گفتند شاه ایران توانسته به موفقیت برسد، و آن را نشان از پیروزی دیپلماتیک رضا پهلوی دانستند.
اما آن چه روی داده است به همین سادگی نیست، بلکه تمام شواهد نشان از سیاست اتاق فکر رضا پهلوی دارد که با دولت فاسد نتانیاهو که هماکنون هم پرونده فساد مالی آن هنوز گشوده است یک بازی رسانهای راه انداختند که بگویند رضا پهلوی در هر صورت حافظ ایران است تا در ادامه کودتا رسانهای بتوانند رضا پهلوی را لیدر جا بزنند.
اما نه با این بازی و نه بازیهای دیگر نمیتوان رضا پهلوی را لیدر سیاسی کرد، رضا پهلوی در بهترین حالت تنها یک سلبریتی است، کسی که در چهار دهه گذشته نه تنها توان نداشته یک حزب سیاسی تشکیل دهد بلکه حتی یک برنامه برای دوران پس از جمهوری اسلامی ندارد و با کلیگویی میخواهد بگوید به دموکراسی سکولار و منشور جهانی حقوق بشر پایبند است!
شاید جالب باشد بدانید که رژیمهای دیکتاتوری جمهوری اسلامی ایران، جمهوری دموکراتیک خلق کره (کره شمالی) جمهوری خلق چین و جمهوری فدراسیون روسیه هم منشور جهانی حقوق بشر را امضا کردهاند!
فردی سیاسی است که نه تنها عضو یک حزب و تشکیلات باشد بلکه آن حزب هم رسمی باشد و دارای اساسنامه مشخص و برنامه سیاسی عیان باشد و به خصوص در اتمسفر سیاسی امروز ایران راه چگونگی سرنگونی رژیم اسلامی را اعلام کند و برای دوران پس از آن یک برنامه مشخص داشته باشد که شخص رضا پهلوی دارای هیچ یک از این موارد نیست !
رضا پهلوی تا زمانی این شیوه را پیش میبرد در اتمسفر سیاسی ایران موفق نخواهد شد، چرا که ایران را قرار نیست سلبریتیها اداره کنند بلکه آینده ایران بر اساس احزاب سیاسی دموکراسیخواه پیش خواهد رفت.
تجربه شکست خورده «منشور مهسا» نشان داد شخص رضا پهلوی حتی به عنوان سلبریتی هم نمیتواند در کنار فعالان مدنی باشد و با اصول ائتلافات حداقلی هم بیگانه است و دنبال هژمونی دیکتاتوری خود میباشد، از همین رو رویاهای حکومت سلطنتی پهلویستی تنها در چارچوب رویاهای ممنوعه و نافرجام برای حامیان کمپ سلطنت خواهد ماند.
آرتمیس زرین کوب فعال سیاسی اکو-سوسیالیست و فعال حقوق LGBTQ+
|