بروکسل/ متن سخنان مهدی سامع در تظاهرات بزرگ ایرانیان
بروکسل/ آدینه ۲۴ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۳
خانمها، آقایان با سلام و درود بر شما و درود فراوان بر زنان و مردان دلیر ایران زمین که در قیامها و خیزشهای پرشکوه یک سال گذشته جلوه ای درخشان از مبارزه برای آزادی، رهایی و عدالت را نشان دادند. ستایش می کنم از مبارزه شورشگران و زنان ایران زمین که نقش پیشتاز در پیکار رهاییبخش مردم در سراسر ایران بودند.
همدردی می کنم با خانواده شهیدای جنبش انقلابی مردم ایران و ستایش می کنم از مقاومت زندانیان سیاسی که زیر شدید ترین شکنجه ها قرار دارند.
دوستان عزیز:
یک سال پیش در چنین روزی جاوید نام مهسا (ژینا) امینی در بیمارستان کسرا آخرین لحظات
زندگی اش را می گذراند. او نمی دانست و البته هیچ کس نمی دانست که نفسهای آخر او توفانی سهمگین است که خاکستر روی آتش را بر باد می دهد و سراسر سرزمین آفتاب و باد را با آتش انقلاب شعله ور می کند. دو زن خبرنگار، نیلوفر حامدی و الهه محمدی، که تصویر مهسا در بیمارستان و مراسم خاکسپاری او را نشر داده بودند دستگیر و هنوز در زندان هستند.
شهادت ژینا آغاز جنبش انقلابی نوین و جدی ترین ستیز میان مردم و ولایت خامنه ای شد و در این پیکار بی امان جانهای شیفته بسیار در کف خیابان و یا در زندانهای رژیم به شهادت رسیدند.
«آن فرو ریخته گلهای پریشان در باد/ كز می جام شهادت همه مدهوشان اند/ نامشان زمزمهِ نیمه شب مستان باد/ تا نگویند كه از یاد فراموشان اند.» (محمدرضا شفیعی كدكنی "م. سرشک")
دوستان عزیز
با توجه به محدود بودن زمان، اجازه می خواهم فقط به بیان چند نکته از دیدگاههای سازمان چریکهای فدایی خلق ایران بیردازم.
یکم: با جنبش انقلابی در سال گذشته، «بحران و شرایط انقلابی وارد مرحله جدیدی شده و رژیم حاکم بر ایران با همه دسته بندیها و باندهای درونی آن در مرکز مُشکلات و دُشواریهای مردُم ایران قرار دارد و منبع تضاد مُنحطی است که کرامت، ارزشها و غُرور آنها را لگدمال می کند. جامعه یک بار دیگر و این بار با توان بیشتر برای تغییر بُنیادی این شرایط به پا خواسته است.»
(جمعبندی سازمان چریکهای فدایی خلق ایران از قیام آبان 1398 چهارشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۸ ـ ۲۰ نوامبر ۲۰۱۹)
خروش پرتوان مردم علیه تبهکاران حاکم به این واقعیت مُهر تایید زد که شرایط و بحران انقلابی همچنان ادامه دارد. پروسه انقلابی یک سال گذشته ادامه خیزش تهیدستان در دی 1396 و قیام پرتوان آبان 1398 است که خشم و نفرت از حکومت ولایت فقیه را از عمق به سطح آورد و سپهر سیاسی ایران را دستخوش تحولات سرنوشت سازی کرد.
دوم: قیامها و شورشهای یک سال گذشته، آخرین میخ بر تابوت اصلاح پذیری نظام، گذار از رژیم و تغییر خشونت پرهیز بود.
سوم: در جنبش انقلابی یک سال گذشته، سلطنت طلبان و در راس آن رضا پهلوی نقش بازدارنده و تفرقه افکنانه داشته و با اقدامات مسخره و نمایشی، بسیاری از انرژیها را به سود رژیم جمهوری اسلامی هَدَر دادند. کارفرمای این جریان هدفی جز فشار بر رژیم نداشت و هرگز در اندیشه تغییر نبود.
دوستان عزیز
در آغاز بخشی از سروده استاد محمدرضا شفیعی كدكنی را خواندم و در پایان به شعر «جلاد» از داریوش سلحشور گوش کنید.
«جلاد
دلقکانت را بگو، طَرفی دگر بر بندند
که نه دار و زندان و نه یاوه های بلندگوهایتان، ما را دمی از آرمان سرنگونی اتان
پا پس نبرده است!
ما سرود نابودی ات را، بر بستر این خاک/ بذر افشانده ایم،
باش تا بهارانِ غریوش، بر دودمان ات، آتش قهری انقلابی بر افروزد!
زمان/ زخم ما را
به هزار پاره ایِ بُران
بر کشیده است،
و سینه هایمان در التهاب به زیر کشیدن ات
لهیب شعله ورِ آتشِ انقلاب است.»
(داریوش سلحشور/ بهمن ١٤٠٠»
سپاسگزارم که به من گوش کردید.
|